قالیباف در پیام تسلیت درگذشت مهرجویی و همسرش: این حادثه تلخ که حقیقتاً لطمهای بزرگ برای جامعهٔ هنری کشور است/ باید تا روشن شدن تمام ابعاد آن و دستگیری عامل یا عاملان، توسط نهادهای ذیربط پیگیری شود
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۹۲۱۹۶
به گزارش جماران؛ پیام تسلیت محمدباقر قالیباف رییس مجلس شورای اسلامی درپی درگذشت داریوش مهرجویی و همسر وی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خبر فقدان تأسفبار کارگردان نامدار، استاد درسآموز سینمای ایران و عضو پیوستهٔ فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، آقای داریوش مهرجویی و همسر ایشان ناباورانه و غمانگیز بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینجانب در سالهای مسئولیت در شهرداری تهران و در جریان ساخت دو اثر سینمایی توسط مرحوم مهرجویی، شخصاً علاقهمندی وافر آن هنرمند به ایران عزیز را شاهد بودم و میدانم که ایشان بهدلیل آنکه از خوشحال کردن دشمنان ایران و اتخاذ مواضع علیه منافع ملت حذر میکرد، تا آخرین ماههای زندگی خود، آماج حملات متعدد رسانهای قرار گرفت.
مهرجویی از شاخصترین چهرههای نسلی از هنرمندان بود که ارزشهای اجتماعی را به پای خوشایند چند جشنوارهٔ هنری خارجی ذبح نکردند و علاقهمندی وافر و واقعی به ایران و مردم این سرزمین، آنها را از خاک پاشیدن به چهرهٔ کشور در آثارشان دور نگاه داشت و موجب خلق آثار مهمی در راستای شناساندن فرهنگ اصیل ایرانی و نشان دادن حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی خانوادهٔ ایرانی شد.
مهرجویی مهمترین و اثرگذارترین سینماگری بود که برخلاف سیاستهای فرهنگی و جو غالب سالهای پیش از انقلاب، با جرئت و جسارتی مثالزدنی، هنر خود را هم از ابتذال و برهنگی و هم از اوباشگری و جاهلمآبی دور نگاه داشت و به کارگردانان جوان نشان داد که فیلمسازی به دور از ابتذال و واجد ارزشهای هنری چه مولفههایی دارد. تا جایی که امام خمینی(ره) فیلم "گاو" مهرجویی را فیلمی آموزنده دانستند؛ از همین جهت میتوان ادعا کرد، سینمای بعد از انقلاب و شناختهشدن سینمای ایران در میان هنرمندان جهان، مدیون مرحوم مهرجویی به عنوان یکی از بنیانگذاران آن است.
این حادثه تلخ که حقیقتاً لطمهای بزرگ برای جامعهٔ هنری کشور است باید تا روشن شدن تمام ابعاد آن و دستگیری عامل یا عاملان، توسط نهادهای ذیربط پیگیری شود.
فقدان استاد داریوش مهرجویی و همسر ایشان را به جامعهٔ هنری کشور، اهالی سینما، شاگردان، دوستداران و خانوادهٔ محترم تسلیت میگویم و از خداوند متعال برای آن دو، رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت دارم.
محمدباقر قالیباف
رئیس مجلس شورای اسلامی
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی داریوش مهرجویی محمدباقر قالیباف انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۹۲۱۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا میزد؟
عروس ارشد امام در خاطراتی از همسرش شهید آیت الله مصطفی خمینی گفته بود: آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.
به گزارش عصر ایران، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطرهای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛ «آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند.
یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»